مطالب علمی
مطالب علمی

مطالب علمی

هنردردوره صفویه

هنر در دوره صفویه

Safavieh-1

صفویه نام خود را از جدّ خانواده خود شیخ صفی الدین اردبیلی گرفته اند که از بزرگان طریقت صوفیه بود. صفویان در ابتدای کار سنی مذهب و دارای طریقت عرفانی و صوفی مسلک بودند. صَفَویه (صَفَوی یا صَفَویان) دودمانی ایرانی و شیعه بودند که در سالهای ۸۸۰ تا ۱۱۰۱ هجری خورشیدی (۱۱۳۵-۹۰۷ قمری/۱۷۲۲-۱۵۰۱ میلادی) بر ایران فرمانروایی کردند. بنیانگذار سلسله پادشاهی صفوی، شاه اسماعیل یکم است که در سال ۸۸۰ خورشیدی در تبریز تاجگذاری کرد و آخرین پادشاه صفوی، شاه سلطان حسین است که در سال ۱۱۰۱ خورشیدی از افغان ها شکست خورد.

دوره صفویه از مهم ترین دوران تاریخی ایران محسوب می‌شود، چرا که نهصد سال پس از نابودی حکومت ساسانیان، یک حکومت پادشاهی متمرکز ایرانی توانست بر سرتاسر یا بیشتر ایران آن روزگار فرمانروایی کند. در حقیقت پس از اسلام، چندین حکومت ایرانی مانند صفاریان، سامانیان، آل بویه، سربداران و غیره تشکیل شد، ولی هیچکدام نتوانستند تمام ایران را زیر پوشش خود قرار دهند و وحدتی بین مردم ایران به وجود آوردند.

صفویه برای نخستین بار در تاریخ، مذهب شیعه را مذهب رسمی ایران قرار داد و آن را به عنوان عامل وحدت ملّی ایران انتخاب کرد. شیوه حکومت صفوی تمرکزگرا و قدرت مطلقه (در دست شاه) بود. پس از تشکیل حکومت صفویه، ایران اهمیتی بیشتر پیدا کرد و از ثبات و وحدت برخوردار شد و در عرصه جهانی مطرح شد. در این دوره روابط ایران و کشورهای اروپایی به دلیل دشمنی صفویه با امپراتوری عثمانی و نیز مسائل بازرگانی (به ویژه تجارت ابریشم ایران) گسترش فراوانی یافت. در دوره صفویه (به ویژه نیمه اول آن) جنگهای بسیاری میان ایران با حکومت عثمانی در باختر و با ازبکها در خاور کشور رخ داد که علت این جنگ ها مسائل ارضی و مذهبی بود. ایران در دوره صفوی در زمینه مسائل نظامی، فقه شیعه، و هنر (معماری، خوشنویسی، و نقاشی) پیشرفت شایانی نمود.

ایجاد و قدرت گرفتن سلسله صفوی نتیجه حدود ۲۰۰ سال تبلیغات فرهنگی صوفیان صفوی بود. پس از فرو پاشی خلافت عباسی در بغداد محور اصلی ارایه یک مذهب و گرایش رسمی از اسلام از میان رفت. به این ترتیب از بین رفتن دستگاه خلافت رسمی درکنار عواملی چون نابسامانی ناشی از حمله مغولان و میل به درونگرایی مردم و تساهل مذهبی مغولان موجب رونق فراوان فرقه‌های مختلف از جمله شاخه‌های مختلف تصوف شد. پیروان شیخ صفی الدین نیز در واقع مبلغ فرقه خاصی از تصوف مبتنی بر مذهب شیعه دوازده امامی بودند(هر چند در مورد اینکه شخص شیخ صفی الدین شیعه بوده‌است تردیدهایی وجود دارد). اعتقاد قزلباشان به این فرقه از تصوف تا پیش از سلطنت شاه عباس اول مهم‌ترین عامل قدرت صفویه بود. قزلباشان تا پیش از جنگ چالدران در واقع نوعی الوهیت برای شاه اسماعیل قایل بودند که با شکست در جنگ این اعتقاد آنها رو به سستی نهاد.

رسیدن ایرانیان به مرزهای طبیعی خود، و در بعضی مواقع به ویژه در عهد پادشاهی شاه عباس بزرگ و نادر به مرز دوران ساسانیان به ایران شکوه و جلال پیشین را باز داد. برای اروپا که جداً در معرض خطر دولت عثمانی بود، بسیار گرانبها و ارزشمند محسوب می‏شد، به نحوی که مآل اندیشان قوم در آن دیار، دولت صفوی را مایه نجات خویش و نعمتی برای خود می‏پنداشتند و به همین سبب با پیامهای دلگرم کننده خود، پادشاهان ایران را به ادامه نبرد و ستیز با عثمانی تحریض می‏کردند. سفیر یکی از دولتهای فرنگ که در استانبول به سر می‏برد، بیان کرد که: «میان ما و ورطه هلاک فقط ایران فاصله است، اگر ایران مانع نبود عثمانیان به سهولت بر ما دست می‏یافتند (تاریخ ادبیات، براون، ج ۴:۸»).

دورة صفویان یکی از دوره‌های درخشان در تاریخ هنر و معماری ایران است. علم نیز در این دوره بخصوص دورة شاه عباس اول رونق داشت. پایتخت صفویان اصفهان بود که هنوز بناهای بسیاری را از این عصر به یادگار دارد. معماری، نقاشی، خطاطی و کاشی کاری از جمله هنرهای مهم این روزگار بودند.

از نظر تاریخ ایران معاصر، دولت صفوی دارای دو ارزش اساسی و حیاتی است: نخست ایجاد ملتی واحد با مسئولیتی واحد در برابر مهاجمان و دشمنان، و نیز در مقابل گردنکشان و عاصیان بر حکومت مرکزی؛ دوم ایجاد ملتی دارای مذهبی خاص که بدان شناخته شده و به خاطر دفاع از همان مذهب، دشواری های بزرگ را در برابر هجومهای دو دولت نیرومند شرقی و غربی تحمل نموده است. در این مورد، مذهب رسمی شیعه دوازده امامی، همان کاری را انجام داد که اکنون ایدئولوژی های سیاسی در تشکیل حکومتها می‏کنند.

به هر حال با تشکیل دولت صفوی، از گسیختگی پیوندهای ملی ایرانیان به دست فراموشی سپرده شد و بار دیگر به قول براون، از ملت ایران «ملتی قائم بالذات، متحد، توانا و واجب الاحترام ساخت و ثغور آن را در ایام سلطنت شاه عباس یکم به حدود امپراتوری ساسانیان رسانید. (تاریخ ادبیات ایران، ج ۴: ۱)». رشته اصلی و اساسی این پیوند ملی، مذهب تشیع بود، و گرنه با وضعی که در آن ایام پیش آمده بود، هیچ عامل دیگری نمی‏توانست چنین تأثیری در بازگرداندن آن پیوند و همبستگی داشته باشد، چنانکه اهل سنت ایران که در عهد شاه اسماعیل اول و شاه طهماسب زیر فشارهای سختی بودند، بقای دولت عثمانی و ضمیمه شدن ایران را به خاک آن دولت آرزو می‏کردند. دسته‏هایی از کردان سنی مذهب که تمایلی به اطاعت از یک پادشاه شیعی مذهب نداشتند، بی هیچ گونه مقاومتی و مخالفتی در قلمرو عثمانی باقی ماندند؛ و دست به دست گشتن برخی از نواحی کرد نشین میان دو دولت عثمانی و صفوی تأثیری در مذهب آن‌ها نداشت.

در دوره صفویان نثرنویسانی مانند خواند میر نویسنده حبیب السیر، ابن بزاز نویسنده صفوه الصفاء، حسن بیک روملو مولف احسن التواریخ، اسکندر منشی مولف عالم آرای عباسی، احمد بن نصرالله نویسنده تاریخ الفی، محمد یوسف بن شیخ مولف منتخب التواریخ، ابوالفضل ابن مبارک مولف اکبر نامه (در تاریخ)، ظهور کردند و در شعر محتشم کاشی، عرفی، صائب، بابا فغانی، هاتفی، هلالی، اهلی، وحشی، کلیم، نامبردارند.

نامداران روزگار صفوی؛ سرداران سپاه: قرچقای خان، اللّه وردی خان، امامقلی خان، گرگین خان، فتحعلی خان داغستانی، رستم خان قوقلر آقاسی و …

دانشمندان و فقیهان شیعه: مولانا فیض کاشانی، شیخ بهایی، میرداماد، میرفندرسکی، علامه مجلسی، ملاصدرا و …

هنرمندان (نقاش، خوشنویس و معمار): رضا عباسی، علیرضا عباسی، میرعماد، آقامیرک، محمدرضا اصفهانی و …

شاعران: صائب تبریزی، کلیم کاشانی، محتشم کاشانی و …

مورخان: اسکندر بیک منشی، حسن بیک روملو و …

از بناهای مهم این دوره مسجد شیخ‌لطف‌الله، مسجدامام، عالی‌قاپو، چهل ستون، مدرسة چهارباغ، خیابان چهارباغ، پل خواجو و سی‌ و سه پل می‌باشد.

علوم مذهبی نیز در این دوره مورد توجه بسیار قرار گرفت و بزرگانی نظیر میرداماد و شاگردش ملاصدار فیلسوف نامدار، شیخ‌بهایی و علامه مجلسی با تألیف کتابهای متعدد خدمات علمی ارزنده‌ای به جامعه ایران عرضه نمودند.

در زمینهٔ دانش و ادبیات این عصر دورهٔ تنزل و انحطاط آنها به ‌شمار مى‌رود و تنها در علوم دینى و الهى کسانى چون شیخ بهایى و مجلسى ظهور کردند. دلیل این امر درگیرى‌ها و مشکلات این سلسله با اقوام دیگر و نیز تعصب شدید صفوى در تشیع مى‌باشد. اما بازار هنرها رونق داشت و نقاشان و خطاطان بزرگى ظهور کردند که در تاریخ هنرهاى زیباى این کشور قدر و منزلت فراوان داشتند. از آن جمله کمال‌الدین بهزاد که در زمان تیمورى فعالیت داشت اما در دورهٔ صفوى نیز حضور داشت؛ میرسیدعلی، سلطان محمد، میرک، علیرضا عباسی را مى‌توان نام برد.

سبک ایرانى در شرق عنصر اساسى فرهنگ هنرى مغولان هند را تشکیل داد و آنها در تجربه این سبک از خود ایرانیان هم مشتاق‌تر بودند. در ادبیات نیز چنین گرایشى به‌وجود آمد.

فرهنگ هنرى ایران در این زمان دورهٔ جدیدى را تجربه کرد که داراى شکوه و عظمت خاصی، هرچند گذرا بود و ماهیت اشرافى‌ترى نسبت به دوره‌هاى پیشین خود گذاشت.

Safavieh-2

هنر دورهٔ صفوی (برابر ۱۱۳۵-۹۰۷ ه‍.ق/ ۱۷۲۲-۱۵۰۱ م) از درخشان‌ترین دوران‌های هنر ایران است. هنر این دوره در بسیاری از زمینه‌ها، ادامهٔ دوران طلایی هنر دربار تیموریان به‌شمار می‌رود. معماری صفوی و یا نقاشی و خوشنویسی این دوره، کاملا ادامه میراثی است که از تیموریان برجای ماند. به‌ویژه که حاکمان صفوی با حمایت گسترده خویش، این میراث را درخشان تر نموده، باعث رشد و گسترش آن شدند. در طی دوره صفویان آثار هنری بسیاری در ایران ساخته شد. حکمرانان صفوی اهمیت زیادی به فرهنگ و هنر و تمدن اسلامی می‌دادند.

معماری، نگارگری، خوشنویسی، قالی‌بافی، فلزکاری، سفالگری، پارچه‌آرایی و بسیاری از هنرهای صناعی در دوره صفوی رشد چشمگیر داشتند و در این دوره در همهٔ این رشته‌های هنری، آثار ارزشمندی پدید آمد که جدا از نگارگری‌ها و خوشنویسی‌های زیبای بسیار، بناهای معماری مهمی مانند مسجد شیخ لطف‌الله، مسجد شاه اصفهان و مدرسه چهارباغ شهرت جهانی دارند. قالی اردبیل هم که اکنون در موزه بریتانیا نگهداری می‌شود یکی از آثار درخشان این دوره است. شهرهای مهم هنرپرور در عصر صفویان، اصفهان، تبریز، هرات و قزوین بوده‌اند.

 Safavieh-3

معماری ایرانی عصر اسلامی مراحل پختگی و تکامل خود را پشت سر گذاشته بود، خاصه در زمینه تزیینات ساختمانی مانند معرق، گچ بری، کاشی هفت رنگ، منبت و مشبک، پس از تغییر پایتخت صفویان از قزوین به اصفهان (حدود سال 1000 قمری) بزرگ ترین شاهکارهای معماری ایرانی – اسلامی در این شهر به وجود آمد، میدان نقش جهان، مسجد شاه، عمارت عالی قاپو، مسجد شیخ لطف الله و بازار شاهی از جمله این شاهکارهای هنر معماری بود.

در اوایل حکومت صفوی، نقاشی همان راه مکتب هرات را ادامه می داد اما آمدن کمال الدین بهزاد از هرات به تبریز سبب پیدایش مکتب تازه ای در نقاشی شد که به مکتب صفوی شهرت دارد. مهاجرت هنرمندان از هرات به تبریز (پایتخت شاه اسماعیل) و پس از آن انتخاب و تعیین بهزاد نقاش با صلاحدید شاه اسماعیل به مدیریت کتابخانه شاهی که در آن وقت بسیار شبیه به هنرستان پیشه و هنرهای زیبا بود، مستلزم این گونه پیشرفت ها بود.

بهزاد اسلوب نقاشی را به طبیعت و زندگانی مردم نزدیک کرد و در نقاشی شبیه سازی را که تا آن زمان بدان طرز معمول نبود مرسوم ساخت و تصاویر اشخاص را چنان نقش کرد که گویی زنده و جاندار است. اکثر نقاشان مشهور آن عهد نیز با او هماهنگ بودند و این شیوه را پسندیده و پیروی کردند. این مکتب مطبوع تا هشتاد سال دوام داشت.

در دوره شاه عباس شیوه تازه ای در نقاشی پدید آمد که مبتکر آن نقاش بزرگ دوره صفویه رضا عباسی است. آنچه وی را از مقلدانش جدا می سازد علاقه او به طراحی خالص است. رضا عباسی پیرو سادگی و استفاده از خطوط منحنی بود. در کارهای او رنگ ها ملایم و لطیفند. در عهد صفوی خوشنویسی اعم از نسخ، نستعلیق و شکسته به اوج خود رسید.

رحیم یعقوب زاده- پژوهشگر و استاد دانشگاه 

 

 

 

 

نظر یادتون نره دوستان عزیز

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.